مقدمه
ترندیابی با دو مفهوم کلی تجزیه و تحلیل روندها و روی بورس بودن موضوعی بین افراد مختلف میتواند تعبیر شود. اگر به هر دو معنی ترندیابی توجه کنیم، میتوانیم از نتایج آن در توسعه کسب و کارها و هر چیزی که نیاز به پیشرفت دارد استفاده کنیم. در این مطلب قصد داریم کاربرد ترندیابی در استراتژی محتوایی را بیان کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
کاربرد ترندیابی
همانطور که عنوان شد، ترندیابی چه با مفهوم تجزیه و تحلیل روند و چه با مفهوم روی بورس بودن و پرطرفدار بودن یک موضوع، در هر کاری قابل استفاده است.
ترندیابی در ایران یک موضوع نسبت جدید و نوظهور است. این در حالی است که در سراسر دنیا از این خدمت در بسیاری از حوزهها به خصوص دیجیتال مارکتینگ استفاده میشود. به همین دلیل در تلاش هستیم با انتشار موضوعات ترندیابی و کاربردهای آن در موارد مختلف، به تشریح آن بپردازیم. برای آشنایی با اصول کلی ترندیابی و موارد مورد استفاده آن از طریق لینک زیر، اقدام کنید.
ترند چیست؟ آشنایی با کاربرد، روشها و ابزارهای ترندیابی
ما در گروه مشاوران سندلوس از ترندیابی در دو قسمت استفاده میکنیم:
- تحقیقات بازاریابی (تحقیقات مبنای اولیه برای موفقیت در هر کاری است. تجزیه و تحلیل ترند باعث بالارفتن اعتبار نتایج تحقیقات و قابل اتکا بودن آنها میشود).
- تدوین استراتژی محتوایی به خصوص در قسمت کیوردریسرچینگ و تدوین تقویم محتوایی.
در این مقاله قصد داریم به مورد دوم یعنی کاربرد ترندیابی در استراتژی محتوایی بپردازیم. همچنین میتوانید در یک مطلب جداگانه، کاربرد ترندیابی در تحقیقات بازار را مطالعه نمائید.
کاربرد ترندیابی در استراتژی محتوایی
ترندیابی در رئوس مختلف تدوین استراتژی محتوایی کاربرد دارد. کاربرد ترندیابی در تحقیقات محتوایی بازار، تحلیل پرسونا، تحلیل رقبا، سئو و تقویم محتوایی جز این موارد میباشد. در ادامه، کاربرد ترندیابی در بخشهای مختلف استراتژی محتوایی را مورد بررسی قرار میدهیم.
کاربرد ترندیابی در تحقیقات محتوایی بازار
گام اول در طراحی استراتژی محتوایی، تجزیه و تحلیل اکوسیستم است که لازم است به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرد. در این گام با تجزیه و تحلیل روند و شناسایی پرجستجوترین موضوعات در حوزه مورد نظر، رئوس اکوسیستم را دقیقتر میشناسیم. در واقع با تجزیه و تحلیل ترند به موضوعاتی که مورد توجه مخاطب بودهاند میرسیم. همچنین میتوانیم موضوعات استقبال نشده را نیز استخراج کنیم.
این نکته در بازاریابی محتوایی بسیار موثر است. با ترندیابی میتوانیم تمامی اجزا اکوسیستم را بشناسیم و برای ادامه کار برنامه ریزی کنیم. این اجزا شامل: تامینکنندگان، رقبا، مشتریان مستقیم و غیر مستقیم، سازمانهای دولتی تاثیرگذار، بنگاههای تجاری، ذی نفعان،مراکز حاکمیتی و قانونگذاری. به زبان ساده میتوان از طریق ترندیابی دانست که چه موضوعاتی در بین تامینکنندگان، رقبا، مراکز قانونگذاری و سایر اجزا اکوسیستم کسب و کاری ما ترند هستند و سپس برایشان برنامهریزی کرد.
کاربرد ترندیابی در تحلیل پرسونا
شناخت پرسونا و شخصیت مخاطب، اهمیت بسیاری در موفقیت بازاریابی محتوایی دارد. تحلیل پرسونا به عنوان یکی از مهمترین مراحل تدوین استراتژی محتوایی، نیاز به اطلاعات ملموس دارد. با ترندیابی به خصوص شناخت پرجستجو ترین موضوعات پرسونای هدف، میتوان محتوای بهتری برای آن تولید و توجه آنان را جلب نمود. در واقع با شناسایی پرجستجوترین موضوعاتی که مخاطبان هدف شما دارند میتوانید روی آن موضوعات محتوای بیشتری تولید کنید، تبلیغ دهید و برنامه محتوایی خود را پیش ببرید. لازم است در ترندیابی برای تحلیل پرسونا، موارد زیر استخراج شود:
- بیشترین موضوعات جستجوشده مخاطبان هدف در گوگل، شبکههای اجتماعی و…
- تجزیه و تحلیل موضوعات جستجو شده توسط مخاطبان در طی سالهای اخیر و پیدا کردن روند این تغییرات و یا به دست آوردن فرمول تغییر ذائقه مخاطبان هدف
کاربرد ترندیابی در تحلیل رقبا
شناسایی بیشترین ورودی رقبا و اینکه مخاطبان از چه طریقی وارد سایت آنها شدهاند، کمک بسیار زیادی در تولید و تامین محصولات و همچنین در تولید محتوا دارد. برای ترندیابی در تحلیل رقبا باید خروجیهای زیر استخراج شود:
- بیشترین ورودی رقبا (افزایش بازدید سایت و یا دنبالکنندگان شبکههای اجتماعیشان و …) از چه موضوعاتی بوده است.
- تجزیه و تحلیل ترندهایی که منجر به توسعه کسب و کار رقبا موجود در اکوسیستم شده است.
کاربرد ترندیابی در سئو
سئو یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو به خصوص در گوگل بر روی مخاطب متمرکز است. یعنی سایت و مطالبی بیشترین نمایش را دارند که پاسخ مخاطب را بهتر و مطمئنتر بدهند. بنابراین با ترندیابی و ترندهای موتورهای جستجو میتوان این نیازها را شناسایی کرد و متناسب با آنها به تولید محتوا و تبلیغات پرداخت. خروجیهای زیر از ترندیابی به سئو سایت کمک خواهد کرد:
- جستجوی ترندها در موتورهای جستجو برای تولید محتوا متناسب با آن موضوعات
- استخراج کلمات کلیدی از ترندها برای استفاده در تولید محتوا
تجزیه و تحلیل ترندها برای شناسایی مسیر تغییرات سئو و کلمات کلیدی
کاربرد ترندیابی در تدوین تقویم محتوایی
تقویم محتوایی در واقع برنامه اجرایی برای عملیاتی کردن استراتژی محتوایی و دریافت بازخورد از آن است. خروجی ترندیابی و موضوعات ترند در انتخاب عناوین تقویم محتوایی بسیار اهمیت دارند. اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که با استفاده از ترندیابی، موضوعات مورد نیاز مخاطب را استخراج کنیم و هزینههای مازاد تولید محتوا را کاهش دهیم. در واقع به صورت کلی اگر کاربرد ترندیابی در مراحل قبلی استراتژی محتوایی را فاکتور بگیریم، در تقویم محتوایی از ترندیابی به شکل زیر استفاده میکنیم:
1- استخراج ترندهای حوزه مورد نظر:
تصور کنید که قصد داریم در حوزه پوشاک، ترندیابی انجام دهیم. برای این کار لازم است جستجوی ترندها را در موتورهای جستجو مثل گوگل، در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و یا در دیگر بسترها شروع کنیم. مثلا خروجی ترندیابی در این بسترها موارد پایین میشود.
مانتو مخمل کبریتی یکی از موضوعات پرسرچ و پر جستجو در گوگل
مانتو کژوال یکی از موضوعات پرسرچ و پر جستجو در اینستاگرام
و …
با ادامه این کار به بیش از صدها ترند خواهیم رسید و ممکن است توجه به همه آنها قابلیت اجرایی نداشته باشد. در مراحل بعد باید آنها را دسته بندی و الویتبندی کرد.
2- دستهبندی ترندها و وزندهی به آنها:
در ادامه استخراج ترندها پس از تکمیل آنها، باید نقاط تمرکز خود را انتخاب کنیم. فرض کنید بیش از 400 ترند در حوزه پوشاک استخراج شدهاست و باید آنها را اولویتبندی کنید. در این مرحله نیاز به معیار سنجش برای وزندهی و اولویتبندی ترندها داریم. تکرار یک موضوع ترند در چند بستر میتواند یکی از معیارهای دارای اولیت باشد، مثلا مانتو مخمل کبریتی هم در گوگل ترند است و هم در اینستاگرام، بنابراین میتواند اولویت بالاتری داشته باشد. یکی درگیر از معیارها، اهمیت ترند از نظر پتانسیلهای تولید و تبلیغاتی خودتان است، مثلا شاید مانتو مخمل کبریتی ترند باشد اما شما تخصصی در تولید یا تامین آن نداشتهباشید بنابراین اولویت آن کمتر خواهد شد. از معیارهای دیگر برای اولویتبندی ترندها میتوان به زمانبندی ترندها، انقضا آنها، محلیت، نظر افراد متخصص و… نیز اشاره کرد.
3- عنوانسازی از ترندهای با اولویت بالاتر:
پس از اولویتبندی و وزندهی ترندها، نوبت به عنوانسازی برای تولید محتوا مرتبط با آنها میرسد. به طور مثال ترند مانتو مخمل کبریتی را انتخاب کردهایم و قصد تولید عنوان برای آن را داریم. از روشهای عنوانسازی به عنوان “پرطرفدارترین استایلها با مانتو مخمل کبریتی” میرسیم. این عنوان را در تقویم قرار میدهیم و عنوانهای دیگری از این ترند و ترندهای دیگر را با اولویتهای مختلف میسازیم و در ادامه به تولید محتوای متنی، تصویری یا ویدیویی از عنوان ساخته شده میپردازیم.
4- استخراج کلیدواژه از ترندها :
برای دیده شدن و نشانداده شدن عنوان ساختهشده در موتورهای جستجو، باید از کلیدواژههای درست استفاده کنیم. مانتو مخمل کبریتی، مانتو مخمل، استایلهای مانتو مخمل کبریتی از کلیدواژههایی هستند که در عنوان “پرطرفدارترین استایلها با مانتو مخمل کبریتی” قابل استفاده هستند. این کلیدواژهها هم از لیست ترندها استخراج شدهاند و هم به عنوان محتوا تولید شده ارتباط دارند.
5- استفاده از ترندها برای جذب ورودی کمپینها:
عنوان تبلیغ، جایگاه تبلیغ، زمان مناسب برای تبلیغ، محتوای تبلیغ و… همه به بازگشت سرمایه از تبلیغ کمک میکنند. از خروجی ترندیابی باید بهترین زمان، بهترین محتوا و بهترین عنوان برای تبلیغ را استخراج کنیم. بیشترین زمان جستجوها، روزهای پربازدید مخاطبان، بیشترین کلیک مخاطبان روی موضوعات مشابه با عنوانهای مختلف و … شامل این موارد هستند.
سخن پایانی
ترندیابی ریسک فعالیت در فضاهای مختلف اعم از تولیدی و تبلیغاتی را تا پایینترین حد ممکن کاهش میدهد. در واقع با تردیابی، شناخت ما از حوزه موردنظرمان گسترش پیدا میکند و با دید وسیعتری به فعالیت میپردازیم. ضمنا باید در نظر داشتهباشیم که کل برنامه تولید محتوا را به ترندها اختصاص ندهیم. در واقع ممکن است برخی از محصولات و موضوعات مختص ما باشند و قصد ترندسازی از آنها را داریم. در این مواقع از استراتژی محتوایی و تجزیه و تحلیل ترند برای ترندسازی استفاده میکنیم.