مقدمهای بر پلن بازاریابی و استراتژی محتوایی
یکی از چالشهای کلیدی که میتواند مانع از دیده شدن و اثرگذاری مؤثر محتوا شود، عدم همراستایی بین استراتژی کسبوکار و استراتژی محتوایی است. در بسیاری از مواقع، د هنگام تلاش برای تولید ایدههای خلاقانه و جذاب برای ساختن تقویم محتوا و محتواها، فراموش میکنیم که این ایدهها باید در بستر استراتژی کلی کسبوکار جای بگیرند. در واقع، اگر محتوا بهطور مؤثر با اهداف کسبوکار همسو نباشد، نه تنها تأثیر کمتری بر مخاطب خواهد داشت، بلکه میتواند به برند ما آسیب بزند. بنابراین، ضروری است که هر قطعه محتوا با دقت طراحی و برنامهریزی شود تا به استراتژی کلی کسبوکار ما خدمت و به تحقق اهداف مورد نظر کمک کند.
در مراحل قبلی چرخه تقویم محتوایی، به جنبههای مختلفی مانند تحقیقات محتوایی، تحلیل مخاطب، بررسی رقبا، شناسایی ترندها و نقش برند در محتوا پرداختهایم. قبل از ورود به مرحله ساخت تقویم محتوایی، ضروری است که اطلاعات جمعآوریشده را با استراتژیهای اصلی کسبوکار، استراتژی بازاریابی و استراتژی محتوایی همراستا کنیم. بهعبارتدیگر، تقویم محتوایی باید نمایندهای از این استراتژیها باشد تا بتواند بهطور مؤثر اهداف کسبوکار را محقق کند.
در این گام، به بررسی و توضیح شش مفهوم کلیدی خواهیم پرداخت:
1- هدفگذاری به روش اسمارت + تمپلیت اسمارت
2- طراحی پلن بازاریابی + تمپلیت استراتژی بازاریابی
3- کانسپت بوم استراتژی محتوایی رقبا و صنعت + مدل
4- بوم استراتژی محتوایی
5- خلاصه و نقشه استراتژی محتوایی + تمپلیت استراتژی محتوایی
6- همراستاسازی استراتژی و محتوا + مدل مفهومی
این مفاهیم به ما کمک میکنند تا یک چارچوب جامع و مؤثر برای توسعه استراتژی محتوایی بسازیم. در نهایت، با درک عمیق از این مفاهیم، میتوانیم تقویم محتوایی طراحی کنیم که نه تنها با اهداف کسبوکار همراستا باشد، بلکه بهطور مؤثر نیازهای مخاطبان هدف را نیز برآورده کند.
در ادامه میتوانید بخشی از ویدیو آموزشی پلن بازاریابی و استراتژی محتوایی را مشاهده نمایید.
ویدیو آموزشی پلن بازاریابی و استراتژی محتوایی
ویدیو معرفی دوره آموزش جامع تقویم محتوایی
ثبت نام در دوره آموزش جامع تقویم محتوایی استراتژی محور
دوره آموزش جامع تقویم محتوایی کاملترین دوره تقویم محتوایی با بیش از 120 ویدیو است که شما در این دوره به طور کامل بازاریابی محتوایی و ساختن یک فرآیند محتوایی را به صورت آکادمیک و تجربهمحور آموزش میبینید. این دوره بر مبنای چرخه تقویم محتوایی آماده شده و متشکل از چهار سرفصل اصلی زیر و 28 گام است. (توضیحات بیشتر دوره)
1- تحقیقات محتوایی (7گام)
2- تدوین تقویم محتوایی (11گام)
3- مدیریت و اجرای تقویم محتوایی (4گام)
4- سنجش و توسعه تقویم محتوایی (6گام)
ویدیوها و فایلهای این دوره به صورت هفتگی بارگزاری میشوند و تا دی ماه به پایان خواهد رسید. در حال حاضر بخش زیادی از ویدیوها و فایلهای دوره آپلود شده و پس از ثبتنام در پایان هر هفته، ویدیوهای جدید در پنل کاربری شما قرار میگیرند. هم اکنون تا پایان آبان فرصت دارید که این دوره را با 20 درصد تخفیف تهیه نمایید:
” کد تخفیف 20 درصدی آبان: rcmd8 “
قبل از هر چیز، ضروری است که اهداف کسبوکار را بهطور ملموس و واضح مشخص کنید. به قول پیتردراکر “آنچه نمیتوان اندازهگیری کرد، نمیتوان مدیریت کرد.” برای دستیابی به این مهم، میتوانید از مدل اسمارت استفاده کنید. این روش هدفگذاری نهتنها به شما کمک میکند تا اهداف خود را به شکل دقیقتری تعریف کنید، بلکه آنها را به اهدافی قابل اندازهگیری تبدیل میکند. با استفاده از مدل اسمارت، میتوانید اهدافی تعیین کنید که خاص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندیشده باشند. این امر به شما این امکان را میدهد که نهتنها پیشرفت خود را بهراحتی پیگیری کنید، بلکه اطمینان حاصل کنید که اهداف شما در راستای استراتژی کلی کسبوکار قرار دارند و میتوانند به رشد و موفقیت آن کمک کنند. ما این مدل را بهطور کامل در مباحث تحقیقات بازار توضیح دادهایم و میتوانید جزئیات کامل آن را از طریق این لینک مشاهده کنید.
پس از تعیین اهداف و اطمینان از اینکه این اهداف در چارچوب استراتژی اصلی کسبوکار قرار دارند، به سراغ طراحی پلن بازاریابی و برنامهای میرویم که ما را به این اهداف برساند.
بهعنوان مثال، در حوزه پوشاک، یک هدف اسمارت میتواند بهصورت زیر تعریف شود: ‘افزایش فروش آنلاین برند پوشاک تا ۲۰ درصد در سه ماه آینده با استفاده از کمپینهای تبلیغاتی هدفمند در شبکههای اجتماعی و بهبود تجربه کاربری سایت.’
یا در حوزه گردشگری، یک هدف اسمارت دیگر میتواند به این شکل باشد: ‘جذب ۱۵۰۰ مشتری جدید برای تورهای ماجراجویی در فصل تابستان با ارائه بستههای تخفیف ویژه و افزایش تبلیغات در وبسایتهای مرتبط تا پایان فصل بهار.’
همانطور که مشاهده میکنید، این نوع هدفگذاری نهتنها مشخص و قابل اندازهگیری است، بلکه به ما کمک میکند تا بهطور مؤثری بر روی فعالیتها و منابع خود تمرکز کنیم و اطمینان حاصل کنیم که تلاشهایمان به نتایج مورد نظر منجر خواهد شد. در ادامه میتوانید تمپلیت هدفگذاری اسمارت را مشاهده کنید.
طراحی پلن بازاریابی
محتوا باید بهطور مؤثر به تحقق اهداف بازاریابی و فروش کسبوکار کمک کند و به همین دلیل، اهمیت دارد که تقویم محتوایی بهگونهای طراحی شود که به این اهداف خدمت کند. برای این منظور، قبل از تدوین تقویم محتوایی، لازم است که به بررسی و تکمیل پارامترهای کلیدی پلن بازاریابی بپردازیم.
بهعنوان مثال، اگر هدف بازاریابی یک برند پوشاک این باشد که فروش آنلاین را در فصل زمستان ۴۰ درصد افزایش دهد، محتوا باید شامل کمپینهای تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی، ارسال خبرنامههای تخفیفی و تولید محتوای وبلاگی با تمرکز بر جدیدترین ترندهای فصل باشد. این مراحل به ما این امکان را میدهند تا اطمینان حاصل کنیم که هر قطعه از محتوای تولیدشده در راستای اهداف استراتژیک کسبوکار و نیازهای بازار قرار دارد.
در پلن بازاریابی زیر، از ۹ پارامتر اصلی استفاده کردهایم که طراحی و آگاهی از آنها به ما کمک میکند تا مراحل بعدی استراتژی محتوایی و ساخت تقویم محتوایی را بهطور مؤثرتری طی کنیم. این ۹ پارامتر به شرح زیر هستند و باید آنها را با دقت و بهطور ملموس تکمیل کنید:
- ماموریت کسبوکار: بیانیهای شفاف که هدف و ارزشهای اصلی کسبوکار را تعریف میکند. ماموریت باید بهگونهای باشد که الهامبخش کارکنان و جلب توجه مشتریان باشد. برای مثال، اگر ماموریت یک برند پوشاک ‘ترویج مد پایدار و کاهش اثرات زیستمحیطی’ باشد، تمامی فعالیتهای بازاریابی و محتوایی باید بهگونهای طراحی شوند که این پیام را منتقل کنند. محتواهای آموزشی درباره مواد بازیافتی و فرآیندهای پایدار میتوانند در این راستا تولید شوند.
- KPI (شاخصهای کلیدی عملکرد): معیارهایی که برای اندازهگیری موفقیت و پیشرفت در دستیابی به اهداف کسبوکار تعیین میشوند. برای مثال، اگر هدف افزایش فروش آنلاین به میزان ۳۰ درصد در یک سال باشد، KPI میتواند شامل ‘تعداد فروشهای ماهانه، نرخ بازگشت مشتریان، و میانگین ارزش سفارش’ باشد. استفاده از ابزارهای تحلیلی برای پیگیری این KPIها به ما کمک میکند تا روند پیشرفت را بهدقت رصد کنیم.
- اهداف کسبوکار: اهداف مشخص، واقعبینانه و قابل اندازهگیری که کسبوکار به دنبال دستیابی به آنهاست. بهعنوان مثال، یک برند گردشگری ممکن است هدف خود را ‘افزایش تعداد مشتریان ۲۵ درصدی در فصل تابستان’ تعیین کند. این هدف باید به اهداف کلی شرکت مرتبط باشد و استراتژیهای لازم برای دستیابی به آن مشخص شود.
- پرسوناهای هدف: نمایههای دقیقی از مشتریان ایدهآل که به ما در شناسایی نیازها و خواستههای آنها کمک میکند. برای مثال، یک برند لوازم آرایشی ممکن است پرسونای هدف خود را بهصورت ‘زنی جوان، ۲۵ تا ۳۵ ساله، با تحصیلات عالی، که به دنبال محصولات طبیعی و ارگانیک است’ تعریف کند. تحلیل رفتار و ترجیحات این پرسوناها میتواند راهگشای تولید محتوای مناسب و هدفمند باشد. در گام دوم از دوره آموزشی تقویم محتوا (تحلیل مخاطب برای تدوین تقویم محتوایی) به تعیین چند نمونه پرسونا پرداختیم.
- ابتکارات و استراتژیهای محتوایی: ایدهها و طرحهایی که میتوانند به تسریع رشد کسبوکار و بهبود نتایج بازاریابی کمک کنند. بهعنوان مثال، همکاری با اینفلوئنسرهای معتبر در شبکههای اجتماعی میتواند به افزایش اعتبار برند و جلب توجه مشتریان جدید کمک کند. همچنین، تولید محتواهای ویدئویی آموزشی که نحوه استفاده از محصولات را نشان میدهند، میتواند به افزایش فروش و جلب مشتریان وفادار کمک کند.
- نقاط تمرکز کسبوکار: بخشهای خاصی از بازار که کسبوکار بر روی آنها تمرکز کرده است. برای مثال، یک شرکت فناوری ممکن است تصمیم بگیرد بر روی نرمافزارهای مدیریت پروژه در صنعت ساخت و ساز تمرکز کند. شناسایی و تعیین این نقاط تمرکز به کسبوکار کمک میکند تا منابع خود را بهطور مؤثری تخصیص دهد و بر روی مزیتهای رقابتی خود تمرکز کند.
- بودجه بازاریابی: منابع مالی اختصاص دادهشده به فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات. برای مثال، اگر یک شرکت ۱۰ میلیارد تومان برای کمپین تبلیغاتی در نظر گرفته باشد، باید مشخص کند که این بودجه چگونه تقسیمبندی میشود، مثلاً ۳۰ درصد برای تبلیغات دیجیتال، ۲۰ درصد برای تبلیغات تلویزیونی، و ۵۰ درصد برای تولید محتوا. تخصیص صحیح بودجه به افزایش اثربخشی کمپینها و دستیابی به اهداف کسبوکار کمک میکند.
- رقبای اصلی کسبوکار: شناسایی رقبایی که در بازار فعالیت میکنند و تأثیر آنها بر کسبوکار. بهعنوان مثال، اگر یک برند لباس در بازار فروش آنلاین فعالیت میکند، باید به شناسایی رقبای اصلی خود بپردازد، مانند برندهای مشابه که از استراتژیهای مشابه استفاده میکنند. تحلیل نقاط قوت و ضعف این رقبا میتواند به کسبوکار کمک کند تا استراتژیهای بهتری برای رقابت تدوین کند.
- مشارکتکنندگان و نقشها: افراد و تیمهایی که باید در کنار هم کار کنند تا استراتژی بهطور مؤثر اجرا شود و به نتایج مطلوب دست یابند. برای مثال، تیمهای بازاریابی، تولید محتوا، طراحی گرافیک، و روابط عمومی باید بهصورت هماهنگ عمل کنند. تعیین نقشهای واضح و مسئولیتها در هر مرحله از اجرای استراتژی کمک میکند تا همکاری بهتری میان اعضای تیم وجود داشته باشد و نتایج بهتری حاصل شود.
تکمیل دقیق این پارامترها به ما این امکان را میدهد تا پایهگذاری قویتری برای استراتژی محتوایی خود داشته باشیم و اطمینان حاصل کنیم که تلاشهای ما به بهترین نحو ممکن هماهنگ و مؤثر است. با انجام این مراحل، نهتنها میتوانیم به تولید محتوای هدفمند و باکیفیت بپردازیم، بلکه قادر خواهیم بود تا تأثیرات آن را بر روی نتایج کسبوکار خود ارزیابی کنیم. در ادامه تمپلیت پلن بازاریابی را مشاهده میکنید.
کانسپت بوم استراتژی محتوایی رقبا و صنعت
بوم استراتژی محتوایی رقبا، ابزاری کلیدی در تحلیل رقابتی است که به ما این امکان را میدهد تا درک عمیقتری از فضای محتوایی موجود در صنعت و نحوه فعالیت رقبای خود کسب کنیم. در این بوم، با تمرکز بر چهار مفهوم اصلی، میتوانیم به تحلیل محتوای رقبا و اکوسیستم بپردازیم و استراتژیهای محتوایی مؤثری طراحی کنیم.
- چیستی محتوا: این مفهوم به بررسی انواع و گونههای مختلف محتوای تولیدشده توسط رقبا میپردازد. آیا آنها بیشتر به محتوای آموزشی، اطلاعرسانی، سرگرمکننده یا تبلیغاتی تمایل دارند؟ تحلیل نوع محتوا به ما این امکان را میدهد که نقاط قوت و ضعف رقبا را شناسایی کنیم. برای مثال، اگر رقبای ما عمدتاً محتوای آموزشی تولید میکنند، این میتواند فرصتی برای ما باشد تا بر روی تولید محتوای خلاقانه و سرگرمکننده تمرکز کنیم که میتواند مخاطبان جدیدی را جذب کند.
- مدیریت محتوا: این بخش به فرآیندها و ابزارهایی اشاره دارد که رقبا برای مدیریت تولید و توزیع محتوای خود استفاده میکنند. آیا آنها از سیستمهای مدیریت محتوا (CMS) پیشرفته بهره میبرند؟ آیا از تقویمهای محتوایی برای برنامهریزی انتشار محتوا استفاده میکنند؟ این بررسی به ما کمک میکند تا درک کنیم که رقبا چگونه محتوا را بهصورت مؤثر مدیریت میکنند و چه ابزارهایی برای بهینهسازی کارایی خود به کار میبرند. به عنوان مثال، استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند Google Analytics میتواند به رقبای ما کمک کند تا میزان موفقیت محتوای خود را رصد کنند و بر اساس آن تصمیمات بهتری بگیرند.
- تجربه محتوا: تجربه کاربری و تعامل مخاطبان با محتوای ارائهشده، یکی از جنبههای حیاتی در جذب و نگهداشت مشتری است. در این مرحله، به بررسی چگونگی جذب و نگهداشتن مخاطب، طراحی بصری محتوا و نحوه ارائه اطلاعات میپردازیم. آیا محتوای رقبا تجربه کاربری مناسبی را فراهم میکند؟ آیا طراحی آنها جذاب و کاربرپسند است؟ بهعنوان مثال، رقبایی که از طراحی جذاب و بصری مناسب استفاده میکنند، معمولاً نرخ تعامل بالاتری دارند و میتوانند توجه مخاطب را بهخوبی جلب کنند.
- انتشار محتوا: این بخش به شیوهها و کانالهای توزیع محتوا اختصاص دارد. بررسی میکنیم که رقبای ما کدام شبکههای اجتماعی و وبسایتها را برای انتشار محتوای خود انتخاب میکنند و چه استراتژیهایی را برای افزایش دسترسی و تعامل با مخاطبان به کار میبرند. آیا آنها از تبلیغات پرداختی، بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO)، یا بازاریابی محتوایی برای جذب مخاطبان استفاده میکنند؟ تحلیل این شیوهها به ما کمک میکند تا بهترین کانالها و روشها را برای توزیع محتوای خود شناسایی کنیم و از تجربیات رقبا درس بگیریم.
با بررسی دقیق این چهار مفهوم، ما قادر خواهیم بود تا خلا محتوایی موجود در صنعت و میان رقبا را شناسایی کنیم. این شناسایی نهتنها به ما در طراحی یک استراتژی محتوایی مؤثر کمک میکند، بلکه ما را قادر میسازد تا استراتژیهای خود را بهصورت مؤثری با نیازها و خواستههای مخاطبان هماهنگ کنیم. در نهایت، با بهرهگیری از این بوم و تحلیل استراتژی محتوایی در اکوسیستم، میتوانیم اقداماتی را انجام دهیم که به بهبود موقعیت رقابتی ما در بازار کمک خواهد کرد.
برای توضیحات بیشتر درباره کانسپت بوم استراتژی محتوایی رقبا، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام کنید.
بوم استراتژی محتوایی
در دنیای پرشتاب کسبوکارهای امروز، بومها ابزارهای حیاتی هستند که به ما کمک میکنند تا به تمامی زوایای کار بپردازیم و از نادیده گرفتن جزئیات مهم جلوگیری کنیم. بومها، ساختارهای بصری ساده و کاربردی هستند که به ما این امکان را میدهند تا ایدهها، استراتژیها و فرآیندهای خود را بهطور مؤثر و سازمانیافته طراحی کنیم. از جمله نمونههای شناختهشده این بومها میتوان به بوم مدل کسبوکار، بوم محتوا و بوم برند اشاره کرد.
در اینجا به بررسی بوم استراتژی محتوایی میپردازیم که به عنوان ابزاری کلیدی برای مرور کلیات برنامه محتوایی و مسیری که تاکنون طی کردهایم، طراحی شده است. این بوم از 9 خانه زیر تشکیل شده است که هر یک نقش خاصی در استراتژی محتوایی ایفا میکنند:
- کانالهای توزیع محتوا: انتخاب کانالهای مناسب برای انتشار محتوا، تأثیر زیادی بر دسترسی و تأثیرگذاری آن دارد. آیا محتوا در شبکههای اجتماعی، وبلاگها، یا وبسایتهای دیگر منتشر میشود؟ شناسایی کانالهای مؤثر میتواند به بهبود دسترسی به مخاطبان هدف کمک کند.
- قالبهای محتوا: این بخش به نوع محتوایی که قصد داریم تولید کنیم اشاره دارد، مانند متن، ویدئو، پادکست، اینفوگرافیک و… انتخاب قالب مناسب به ما کمک میکند تا پیام خود را بهطور مؤثرتری منتقل کنیم.
- جریان کار: مدیریت فرآیند تولید و انتشار محتوا به یک جریان کار سازمانیافته نیاز دارد. در اینجا، وظایف و مسئولیتهای تیم محتوایی تعیین میشود تا اطمینان حاصل شود که هر بخش به درستی انجام میشود و محتوا به موقع منتشر میگردد.
- تولید محتوا: این خانه به فرآیند خلق محتوا اشاره دارد، که شامل تحقیق، نوشتن، و ویرایش محتوا میشود. اهمیت تولید محتوا باکیفیت و مرتبط با نیازهای مخاطبان در این مرحله بهخوبی نمایان میشود.
- حسابرسی و ممیزی محتوا: ارزیابی و بررسی محتوای تولیدشده، به ما کمک میکند تا کیفیت و اثربخشی آن را بسنجیم. این فرآیند شامل شناسایی محتوای قدیمی، بهروزرسانی اطلاعات و حذف محتواهای غیرمؤثر است.
- برند: در این بخش، هویت برند و پیامهای کلیدی که میخواهیم به مخاطبان منتقل کنیم، مشخص میشود. یک برند قوی و مشخص میتواند تأثیر زیادی بر درک مخاطب از محتوا و ارتباطات ما داشته باشد.
- مخاطبان: شناخت دقیق مخاطبان هدف و نیازهای آنها در طراحی استراتژی محتوایی ضروری است. در اینجا، پرسوناهای مخاطبان و نیازها، مشکلات و خواستههای آنها تحلیل میشود.
- اهداف: تعیین اهداف مشخص و قابل اندازهگیری برای استراتژی محتوایی، ما را در مسیر درست هدایت میکند. این اهداف باید با استراتژی کلی کسبوکار همراستا باشند و به بهبود عملکرد و نتایج کلی کمک کنند.
- ذینفعان: شناسایی افرادی که در فرآیند تولید و توزیع محتوا نقش دارند، شامل تیم محتوایی، مدیران، و شرکای تجاری، برای موفقیت استراتژی محتوایی حیاتی است. همکاری و ارتباط مؤثر میان این ذینفعان میتواند به ایجاد محتوای بهتر و موفقتر کمک کند.
با استفاده از این بوم، میتوانیم کل مسیر را بهصورت یکصفحهای مرور کنیم و از نادیده گرفتن جزئیات جلوگیری کنیم. این ابزار به ما این امکان را میدهد که با خیال راحت و با اطمینان به ادامه مسیر خود بپردازیم و استراتژی محتوایی قویتری را پیادهسازی کنیم.
خلاصه یا نقشه استراتژی محتوایی
پس از اطمینان از تعیین اهداف، طراحی پلن بازاریابی، تحلیل محتوایی صنعت و بررسی دقیق موارد مختلف در بوم استراتژی محتوایی، به مرحله طراحی و تدوین نقشه استراتژی محتوایی میرسیم. این نقشه به ما کمک میکند تا در ساخت تقویم محتوایی به صورت استراتژیک عمل کنیم و عناصر مختلفی از جمله محتواها، عناوین، نوع محتوا، قالبهای محتوایی، کانالهای توزیع، تیترها و دیگر جزئیات را بهشکلی هدفمند و همسو با استراتژی محتوای خود پیش ببریم.
بنابراین، به سراغ نقشه و خلاصه استراتژی محتوایی میرویم و موارد زیر را بهصورت کلیدواژهای و کاربردی مشخص میکنیم. توجه داشته باشید که این نقشه استراتژی محتوایی را بر اساس تحقیقات محتوایی، تحلیل مخاطب، بررسی استراتژی محتوایی رقبا، ترندیابی و همراستایی با برند بهگونهای طراحی میکنیم که در تقویم محتوایی اثرگذار باشد:
ماموریت محتوایی: ماموریت محتوایی تعیین میکند که محتوای شما چه هدفی را دنبال میکند و چه ارزشی برای مخاطبان هدف به ارمغان میآورد. این مأموریت باید به طور واضح نشان دهد که چرا محتوای شما منحصربهفرد است و چگونه میتواند نیازها و مشکلات مخاطبان را برطرف کند.
مثال: “ماموریت محتوای ما این است که پیمانکاران ساختمانی را با اطلاعات تخصصی و بهروز آشنا کنیم تا بتوانند در انتخاب مواد و محصولات بهترین تصمیمات را بگیرند.”
اهداف محتوایی: اهداف محتوایی باید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانبندی شده (SMART) باشند. این اهداف تعیین میکنند که چرا محتوای شما تولید میشود و چگونه به دستیابی به اهداف بازاریابی و کسبوکارتان کمک خواهد کرد.
مثال: “هدف ما این است که تا شش ماه آینده ترافیک وبسایت را از طریق محتوای آموزشی تا ۵۰٪ افزایش دهیم.”
پرسونای هدف: پرسونای هدف، نمایشی از مخاطبان ایدهآل شما است که بر اساس تحلیل دادهها و شناخت عمیق از رفتارها، نیازها، و مشکلات آنها ایجاد شده است. شناخت دقیق این پرسوناها به شما کمک میکند محتوای مناسبتری تولید کنید.
مثال: “پرسونای هدف ما یک مدیر پروژه ساختمانی ۳۵ تا ۴۵ ساله است که به دنبال نوآوری و کاهش هزینهها با حفظ کیفیت ساختوساز است.”
کانالهای توزیع: کانالهای توزیع شامل پلتفرمها و رسانههایی هستند که محتوای شما در آنها منتشر میشود. انتخاب کانالهای مناسب باید بر اساس تحلیل رفتار مخاطبان و محل حضور آنها در فضای دیجیتال باشد.
مثال: “ما از لینکدین برای انتشار مقالات تخصصی، از اینستاگرام برای نمایش پروژههای موفق، و از وبسایت برای ارائه مقالات آموزشی استفاده میکنیم.”
قالبهای محتوا: قالبهای محتوا به شکل و فرمت ارائه محتوا اشاره دارند. انتخاب قالب مناسب به شما کمک میکند تا پیام خود را به شیوهای جذاب و قابل فهم به مخاطبان منتقل کنید.
مثال: “ما از ویدیوها برای ارائه آموزشهای تخصصی و از اینفوگرافیکها برای نمایش دادههای پیچیده استفاده میکنیم.”
نوع محتوا: نوع محتوا مشخص میکند که شما چه نوع محتوایی (مانند مقاله، ویدیو، پادکست، مطالعات موردی) تولید میکنید. این انتخاب باید بر اساس تحقیقات محتوایی و تحلیل رفتار مخاطبان هدف انجام شود.
مثال: “تمرکز اصلی ما بر مقالات آموزشی، ویدیوهای تحلیلی و پادکستهای تخصصی در حوزه ساختوساز است.”
بودجه بازاریابی محتوایی: بودجه بازاریابی محتوایی تعیین میکند که چه مقدار منابع مالی به تولید، توزیع و تبلیغ محتوای شما اختصاص داده میشود. این بودجه باید بهگونهای تنظیم شود که به اهداف و استراتژیهای محتوایی کمک کند.
مثال: “ما ۳۰٪ از بودجه بازاریابی خود را به تولید ویدیوهای آموزشی و ۲۰٪ را به تبلیغات پولی در شبکههای اجتماعی اختصاص دادهایم.”
برند در محتوا: برند در محتوا به استفاده از عناصر هویتی برند در تمام محتواهای تولید شده اشاره دارد. این امر باعث میشود تا محتوای شما یکپارچگی داشته باشد و به شناخت و وفاداری مخاطبان نسبت به برند شما کمک کند.
مثال: “تمام محتواهای ما با استفاده از رنگها و لحن برند طراحی شده و همیشه لوگو و پیام برند را به وضوح نشان میدهند.”
واحدهای درگیر و ایجاد هماهنگی: ایجاد هماهنگی بین تیمهای مختلف تولید محتوا، بازاریابی، فروش و پشتیبانی از مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است. این همکاری به بهبود کیفیت و اثربخشی محتوای تولید شده کمک میکند.
مثال: “تیم تولید محتوا به صورت هفتگی با تیم فروش و پشتیبانی جلساتی برای بررسی بازخورد مشتریان و بهروزرسانی محتوا برگزار میکند.”
کمپینهای محتوایی پیشنهادی: طراحی کمپینهای محتوایی به شما کمک میکند تا محتوای خود را به شکلی جذاب و تعاملی ارائه دهید. این کمپینها باید با هدف افزایش تعامل و دیده شدن محتوا طراحی شوند.
مثال: “کمپین ‘هفته نوآوری در ساختوساز’ با ارائه مقالات رایگان و وبینارهای آموزشی باعث جذب بیشتر مخاطبان هدف خواهد شد.”
سهامداران و ذینفعان: سهامداران و ذینفعان شامل تمامی افرادی هستند که از نتایج استراتژی محتوایی شما تاثیر میپذیرند. این افراد میتوانند شامل تیمهای داخلی، مشتریان، شرکای تجاری و حتی سرمایهگذاران باشند.
مثال: “سهامداران ما شامل تیم اجرایی، مشتریان کلیدی و شرکای تجاری است که در فرآیند تصمیمگیری و ارزیابی استراتژی محتوایی نقش دارند.”
استراتژی اصلی و فرعی: استراتژی اصلی نقشه راه کلی برای دستیابی به اهداف بازاریابی محتوایی است و استراتژیهای فرعی به روشها و تاکتیکهایی اشاره دارند که به حمایت و تقویت این استراتژی کمک میکنند.
مثال: “استراتژی اصلی ما ایجاد محتوای آموزشی با کیفیت بالا است و استراتژی فرعی شامل استفاده از تاکتیکهای SEO برای افزایش دسترسی به این محتوا میشود.”
تاکتیکهای اصلی و فرعی: تاکتیکهای اصلی و فرعی به روشهای خاصی اشاره دارند که برای اجرای استراتژیهای اصلی و فرعی استفاده میشوند. این تاکتیکها باید با اهداف محتوایی شما همخوانی داشته باشند.
مثال: “تاکتیک اصلی ما اجرای کمپینهای ایمیلی هدفمند و تاکتیک فرعی شامل استفاده از تبلیغات PPC برای جذب ترافیک بیشتر است.”
سایر پیشنهادات: سایر پیشنهادات شامل توصیهها و ایدههای کاربردی برای بهبود اجرای استراتژی محتوایی است. این پیشنهادات میتواند شامل استفاده از تکنیکهای جدید، ابزارهای تحلیلی یا فرصتهای توسعه باشد.
مثال: “پیشنهاد میشود از ابزارهای تحلیل داده برای ارزیابی عملکرد محتوا استفاده شود تا استراتژیهای بهتری بر اساس نتایج واقعی تدوین گردد.”
در نهایت، نقشه استراتژی محتوایی شما به عنوان یک راهنمای جامع برای هدایت تمامی فعالیتهای محتوایی عمل میکند و به شما کمک میکند تا با یک دیدگاه یکپارچه و منسجم به اهداف بازاریابی و کسبوکارتان نزدیکتر شوید. با توجه به تحقیقات محتوایی، تحلیل مخاطبان، بررسی رقبا و درک دقیق از برند، این نقشه به شما امکان میدهد تا محتوایی هدفمند و مؤثر تولید کنید که نه تنها نیازهای مخاطبان را برآورده میسازد بلکه به تقویت جایگاه برند شما در بازار نیز کمک میکند. بهرهگیری از این استراتژی به شما این فرصت را میدهد تا در هر مرحله از فرایند تولید و توزیع محتوا با هوشمندی و استراتژی عمل کنید و از تمامی فرصتهای پیش رو بهرهبرداری نمایید.
همراستاسازی استراتژی و محتوا
همراستاسازی استراتژی و محتوا به عنوان یکی از مراحل کلیدی در برنامهریزی و اجرای استراتژی محتوایی، نقشی حیاتی در موفقیت بازاریابی کسبوکار شما ایفا میکند. در این مرحله، تمامی تحقیقات اولیه از جمله تحلیلهای رقابتی، تحلیل مخاطبان، ترندیابی و برندسازی با استراتژی اصلی کسبوکار و اهداف بازاریابی همسو میشوند تا نقشه استراتژی محتوایی جامعی ایجاد شود. بهعنوان مثال، اگر استراتژی اصلی کسبوکار شما بر تمرکز بر نوآوری و کیفیت محصولات ساختمانی باشد، محتوای شما نیز باید بهگونهای طراحی شود که این ارزشها را منتقل کند. به همین ترتیب، محتوای آموزشی و تحلیلی میتواند در این راستا قرار گیرد، بهگونهای که مخاطبان اطلاعات مفیدی درباره نوآوریهای جدید در صنعت ساختوساز دریافت کنند.
این نقشه، پایهریزی دقیق برای تولید انواع قالبها و محتوای مناسب را فراهم میکند و مسیر دستیابی به قیف بازاریابی و اهداف نهایی را مشخص میکند. برای مثال، اگر شما تصمیم بگیرید که یک کمپین تبلیغاتی برای معرفی محصولات جدید خود راهاندازی کنید، استراتژی محتوایی شما باید شامل مقالات وبلاگی، ویدیوهای آموزشی و اینفوگرافیکهایی باشد که بهصورت دقیق ویژگیها و مزایای این محصولات را برای مخاطبان هدف تشریح کند.
در انتها باید بگوییم که
پس از تدوین این استراتژی، به ایدهپردازی و طراحی ایدههای محتوایی میپردازیم. برای مثال، بر اساس تحلیل رفتار مخاطبان، ممکن است متوجه شوید که آنها به محتوای ویدیویی و وبینارها علاقه بیشتری دارند. بنابراین، میتوانید ایدههای محتوایی مانند برگزاری وبینارهای تخصصی در مورد “تکنولوژیهای نوین در ساختوساز” یا تولید ویدیوهای آموزشی درباره “نحوه انتخاب مواد ساختمانی با کیفیت” را به عنوان بخشی از استراتژی محتوایی خود در نظر بگیرید.
در نهایت، با تدوین تقویم محتوایی، تمامی فعالیتهای محتوایی را به شکلی منظم و منسجم سازماندهی میکنیم. این تقویم باید شامل زمانبندی دقیق برای تولید و انتشار محتوا باشد و همچنین بهوضوح نشان دهد که هر محتوا چگونه به استراتژی کلی کسبوکار و نیازهای مخاطبان پاسخ میدهد. بهعنوان مثال، ممکن است تقویم محتوایی شما شامل برنامهریزی برای انتشار یک مقاله عمیق در مورد “چالشهای جدید در صنعت ساختمان” در ابتدای هر فصل باشد که بهطور همزمان با کمپینهای تبلیغاتی شما همسو میشود. یک نکته دیگر اینکه این استراتژی مثلا مشخص میکند که چند درصد محتواهای شما باید به آگاهی از برند بپردازند و چند درصد از آنها باید متمرکز بر فروش باشند. یا اینکه چه تعدادی از محتواها باید برای انتشار در شبکههای اجتماعی باشند و چه تعدادی در بلاگ و هر کدام از ترندهای شناسایی شده را با چه تعداد عنوان محتوایی باید حمایت کنیم.
این فرآیند به ما کمک میکند تا اطمینان حاصل کنیم که هر قدمی که برمیداریم، در راستای اهداف کلی کسبوکار و نیازهای مخاطبان ما است و در نهایت به ایجاد یک برند قوی و معتبر در بازار منجر میشود.
در ادامه میتوانید به سراغ گام هفتم از دوره جامع آموزش تقویم محتوایی برویم.
⇐ گام هفتم دوره جامع آموزش تقویم محتوایی : ایدههای محتوایی ⇒
سایر گامها و تمپلیتهای تقویم محتوایی استراتژی محور
شما در این مطلب با گام ششم “دوره جامع آموزش تقویم محتوایی استراتژی محور” یعنی پلن بازاریابی و استراتژی محتوایی آشنا شدید. همچنین میتوانید سایر گامهای دوره جامع آموزش تقویم محتوایی استراتژی محور را از طریق لینکهای زیر مطالعه و تمپلیتهای مرتبط را دریافت کنید. ضمنا توجه داشته باشید که گامهایی که قابل کلیک هستند، مطالب آنها بارگزاری شده و مطالب سایر گامها به صورت هفتگی بارگزاری و تا پایان دی ماه تکمیل خواهند شد.
دریافت مجموعه کامل تقویم محتوایی استراتژی محور
“””نکته مهم: از طریق لینکهای بالا میتوانید به سایر گامهای دوره تقویم محتوایی استراتژی محور دسترسی داشته باشید. ضمنا برای دریافت تمام فایلها، تمپلیتها و ویدیوهای 28 گام بالا (دوره جامع آموزش تقویم محتوایی استراتژی محور) از طریق دکمه زیر اقدام کنید.”””