برند رفرش چیست و چرا به آن نیاز داریم؟ چه تفاوتی با ریبرندینگ دارد؟
برند رفرش
در دنیای امروز که تغییرات بهسرعت اتفاق میافتند، برندها نیز باید خود را با محیط پویا و مخاطبان در حال تحول سازگار کنند. یکی از روشهای مؤثر برای حفظ ارتباط با مخاطبان و نمایش همگامی با زمان، برند رفرش (Brand Refresh) است. این مفهوم به معنای ایجاد تغییرات ظاهری، محتوایی یا استراتژیک در برند، بدون تغییر کامل هویت اصلی آن است. این فرایند اغلب برای بهبود تصویر برند، افزایش تعامل مخاطبان و تطبیق با نیازهای جدید بازار استفاده میشود.
دلایل اصلی برای انجام برند رفرش
دلایل برند ریفرش میتواند شامل تغییر در انتظارات مشتریان، ورود رقبا با هویتهای جذابتر، تغییرات در روندهای بازار، نیاز به تطبیق با فناوریهای نوین یا تحول در ارزشها و اهداف سازمان باشد. همچنین، زمانی که تصویر فعلی برند با پیام اصلی یا محصولات ارائهشده همخوانی نداشته باشد، یا برند در جذب مخاطبان جدید با مشکل مواجه شود، بازنگری در هویت و پیام آن ضروری میشود. این تغییرات به کسبوکارها کمک میکند تا جایگاه خود را تقویت کرده و ارتباط موثرتری با بازار هدف برقرار کنند. در زیر به 5 دلیل اصلی انجام برند رفرش اشاره شده است.
- هماهنگی با تغییرات بازار:
بازارها بهطور مداوم تغییر میکنند؛ رقبا وارد میشوند، تکنولوژی پیشرفت میکند و رفتار مشتریان تغییر میکند. برندها برای ماندن در رقابت باید این تغییرات را در نظر گرفته و هویت خود را با آن سازگار کنند. - جذب مخاطبان جدید:
اگر مخاطبان هدف شما تغییر کردهاند یا قصد دارید وارد بازارهای جدید شوید، برند رفرش میتواند کمک کند تا برای این گروهها جذابتر به نظر برسید. - حفظ تازگی برند:
برندی که برای مدت طولانی هیچ تغییری در ظاهر یا پیامهای خود نداشته باشد، ممکن است قدیمی و غیرجذاب به نظر برسد. برند رفرش به شما این امکان را میدهد که بدون فاصله گرفتن از هویت اصلی خود، همچنان تازه و بهروز به نظر برسید. - رفع نقاط ضعف فعلی:
اگر برخی عناصر برند مانند لوگو، رنگبندی یا پیامها کارایی کافی را ندارند، برند رفرش فرصتی برای رفع این مشکلات است. - همگام شدن با ترندها:
در دنیای امروز، ترندهای طراحی، بازاریابی و فناوری بهسرعت تغییر میکنند. تطبیق با این ترندها به برند شما کمک میکند که در نگاه مخاطبان حرفهایتر و مدرنتر به نظر برسید.
چه عناصری در برند رفرش تغییر میکنند؟
برند رفرش معمولاً به یک یا چند جنبه از هویت برند تمرکز دارد. در ادامه، برخی از عناصر کلیدی که ممکن است در این فرایند تغییر کنند، آورده شده است:
- هویت بصری:
هویت بصری شامل لوگو، رنگها، فونتها، و طراحی گرافیکی برند است. گاهی تنها تغییر کوچکی در طراحی لوگو یا بهروزرسانی رنگبندی میتواند حس تازگی را به مخاطبان القا کند.
- لحن و پیامهای برند:
نحوه ارتباط برند با مخاطبان یکی از مهمترین جنبههای برند است. تغییر در سبک نوشتاری، شعارها یا پیامهای کلیدی میتواند تأثیر زیادی بر جذب مخاطبان جدید و حفظ مشتریان فعلی داشته باشد.
- تجربه کاربری:
در بسیاری از موارد، برند رفرش شامل بهبود تجربه کاربری در وبسایت یا اپلیکیشن برند است. تغییرات در طراحی رابط کاربری (UI) و تجربه کاربری (UX) میتواند تعامل با مخاطبان را بهبود بخشد.
- استراتژی محتوا:
بهروزرسانی محتوای بلاگها، شبکههای اجتماعی یا کمپینهای تبلیغاتی با توجه به نیازهای جدید مخاطبان، بخشی مهم از برند رفرش است.
- خدمات یا محصولات جدید:
گاهی اوقات معرفی محصولات یا خدمات جدید نیز بخشی از برند رفرش است. این امر میتواند برند را جذابتر و مرتبطتر جلوه دهد.
البته زمانی شما با مفهوم رفرش برند یا حتی ریبرندینگ بیشتر آشنا خواهید شد که نکات اصولی برندینگ را دانسته باشید. میتوانید از طریق لینک زیر نکات مهم برندینگ را مطالعه کنید و سپس به ادامه مطلب بپردازید.
⇐ برندینگ چیست و چگونه برندسازی کنیم + مراحل برندینگ ⇒
مراحل انجام رفرش برند
برند رفرش یک فرآیند چندمرحلهای است که نیازمند برنامهریزی دقیق، تحلیل جامع و اجرای استراتژیک است. مراحل انجام برند ریفرش شامل چند گام کلیدی است که به بازتعریف هویت برند کمک میکنند. ابتدا باید تحقیق جامعی درباره بازار، رقبا و نیازهای مخاطبان انجام شود تا نقاط ضعف و قوت برند شناسایی شود. سپس با تحلیل اطلاعات، استراتژی برند بهروزرسانی شده و عناصر بصری مانند لوگو، رنگها و فونتها بر اساس هویت جدید طراحی یا اصلاح میشوند. در ادامه، پیامهای ارتباطی و محتوای برند با توجه به استراتژی جدید تنظیم و هماهنگ میگردند. در نهایت، فرآیند ریفرش با اطلاعرسانی مناسب به مخاطبان و اجرای یکپارچه در تمامی کانالهای ارتباطی تکمیل میشود. در ادامه، مراحل انجام برند رفرش بهصورت جزئی توضیح داده میشود:
1- تحلیل وضعیت فعلی برند
پیش از هر اقدامی، باید تصویر واضحی از وضعیت کنونی برند به دست آورید.
- بررسی هویت بصری: آیا لوگو، رنگبندی، و طراحیهای برند همچنان جذاب و مدرن هستند؟
- تحلیل پیامها و ارزشها: پیامهای برند چقدر با نیازها و انتظارات مخاطبان همخوانی دارند؟
- بررسی تجربه مشتری: آیا مشتریان از تجربه خرید و تعامل با برند رضایت دارند؟
- تحلیل رقبا: رقبا چه تغییراتی در برند خود ایجاد کردهاند و شما در مقایسه با آنها در چه جایگاهی هستید؟
ابزارها:
- انجام نظرسنجی از مشتریان.
- استفاده از تحلیل دادهها در وبسایت و شبکههای اجتماعی.
- تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها).
2- تعیین اهداف رفرش برند
بر اساس تحلیل وضعیت فعلی، اهداف مشخص و قابل اندازهگیری تعیین کنید:
- آیا میخواهید تعامل مخاطبان افزایش یابد؟
- آیا هدف شما تغییر درک مشتریان از برند است؟
- آیا قصد دارید وارد بازارهای جدید شوید؟
مثال: هدف میتواند افزایش ۲۰ درصدی تعامل در شبکههای اجتماعی یا بازطراحی هویت بصری برای هماهنگی با ترندهای روز باشد.
3- شناسایی عناصر نیازمند تغییر
برند رفرش ممکن است همه یا بخشی از جنبههای برند را در بر گیرد. مهم است بدانید کدام عناصر نیازمند تغییر هستند:
- هویت بصری: تغییر در لوگو، رنگها، فونتها یا بستهبندی محصولات.
- پیامها و شعارها: طراحی شعار جدید یا بهروزرسانی پیامهای تبلیغاتی.
- تجربه کاربری (UX): بهبود طراحی سایت یا اپلیکیشن برند برای افزایش رضایت مشتریان.
- استراتژی محتوا: تغییر لحن محتوا در شبکههای اجتماعی یا وبسایت برای جذب مخاطبان جدید.
4- طراحی و توسعه تغییرات
پس از شناسایی عناصر موردنیاز تغییر، باید طراحی و توسعه آنها آغاز شود:
- بازطراحی لوگو: همکاری با تیمهای طراحی گرافیک برای ایجاد لوگویی مدرن و متناسب با هویت برند.
- تغییر رنگبندی: انتخاب رنگهایی که با ارزشهای برند و ترندهای روز هماهنگ باشند.
- طراحی پیامهای جدید: توسعه شعارهای کوتاه و تأثیرگذار که هویت و اهداف برند را منعکس کنند.
- بازطراحی تجربه کاربری: کار با تیمهای توسعهدهنده برای بهبود سایت یا اپلیکیشن برند.
5- آزمایش و دریافت بازخورد
پیش از اجرای تغییرات در مقیاس بزرگ، آنها را در بخشهای کوچکی از بازار آزمایش کنید:
- اجرای پایلوت: نمایش لوگوی جدید یا تغییرات بصری در یک کمپین محدود.
- جمعآوری بازخورد: از مشتریان، کارمندان و کارشناسان حوزه طراحی بخواهید نظر خود را ارائه دهند.
- بهبود بر اساس بازخورد: در صورت نیاز، تغییرات بیشتری بر اساس نظرات دریافتی اعمال کنید.
6- اجرای تغییرات
پس از نهاییکردن تغییرات، نوبت به اجرای کامل آنها میرسد:
- بهروزرسانی همه پلتفرمها: مطمئن شوید لوگو، پیامها، و طراحی جدید در وبسایت، شبکههای اجتماعی، بستهبندیها و سایر نقاط تماس مشتری بهصورت هماهنگ اعمال شدهاند.
- کمپین معرفی: تغییرات را بهصورت رسمی به مخاطبان معرفی کنید. این کار میتواند با استفاده از ویدیوها، ایمیلهای اطلاعرسانی و کمپینهای تبلیغاتی انجام شود.
- آموزش تیم داخلی: کارکنان و تیمهای مرتبط با برند باید کاملاً با تغییرات آشنا شوند تا پیامهای یکپارچهای به مشتریان ارائه دهند.
7- نظارت و ارزیابی نتایج
پس از اجرای تغییرات، ارزیابی کنید که آیا اهداف تعیینشده محقق شدهاند:
- اندازهگیری تأثیرات: با استفاده از ابزارهای تحلیلی بررسی کنید که تغییرات چه تأثیری بر تعامل مشتریان، فروش و بازدیدها داشته است.
- جمعآوری نظرات: بازخورد مشتریان درباره تغییرات را جمعآوری کنید تا متوجه شوید آیا رفرش برند انتظارات را برآورده کرده است.
مزیتها و چالشهای برند رفرش
برند رفرش مزایای قابلتوجهی مانند افزایش جذابیت برای مخاطبان، تطبیق با تغییرات بازار، تقویت تمایز نسبت به رقبا و بهبود تصویر ذهنی برند را به همراه دارد. این فرآیند میتواند به رشد وفاداری مشتریان و افزایش سهم بازار نیز کمک کند. بااینحال، چالشهایی مانند هزینههای بالا، خطر از دست دادن مشتریان قدیمی بهدلیل تغییرات ناهماهنگ و نیاز به زمان برای پذیرش هویت جدید توسط بازار نیز وجود دارد. موفقیت در این مسیر به برنامهریزی دقیق، درک عمیق از مخاطبان و اجرای یکپارچه وابسته است. در ادامه به مزیتها و چالشهای برند رفرش پرداخته شده است:
پنج مزیت برند رفرش
- حفظ ارتباط با مخاطبان فعلی و جذب مخاطبان جدید:
با بهروزرسانی طراحی، پیامها یا محصولات، برند میتواند ارتباط خود را با مخاطبان فعلی تقویت کرده و در عین حال جذابیت بیشتری برای گروههای جدید ایجاد کند. تغییرات کوچک، حس تازگی و توجه به نیازهای مخاطبان را نشان میدهد.
- همگام شدن با تغییرات بازار و ترندها:
بازار و صنعت مدام در حال تغییر هستند. برند رفرش به شما کمک میکند تا با تکنولوژی، ترندهای طراحی و انتظارات جدید مشتریان همگام شوید. این تطبیق باعث میشود برند همچنان مدرن و مرتبط باقی بماند.
- افزایش اعتماد و اعتبار برند:
یک برند بهروز و حرفهای، حس اعتماد بیشتری در مخاطبان ایجاد میکند. تغییرات مثبت در لوگو، وبسایت، یا تجربه کاربری میتواند نشاندهنده تعهد شما به کیفیت و پیشرفت باشد و اعتبار برند را افزایش دهد.
- تقویت تمایز در بازار رقابتی:
برند رفرش به شما کمک میکند تا با ظاهری مدرنتر و استراتژیهای جدید، در بازار شلوغ و رقابتی برجستهتر شوید. این کار به مخاطبان نشان میدهد که برند شما فعال است و به نیازهای آنها اهمیت میدهد.
- افزایش تعامل و فروش:
بهروزرسانیهای هدفمند، از جمله بهبود پیامهای تبلیغاتی و طراحیهای بصری جذابتر، میتواند منجر به افزایش تعامل مخاطبان در شبکههای اجتماعی و بهبود فروش محصولات یا خدمات شود. رفرش برند حس کنجکاوی و هیجان در مخاطبان ایجاد میکند که آنها را ترغیب به تعامل بیشتر میکند.
چالشهای برند رفرش
- ریسک از دست دادن هویت اصلی برند:
یکی از بزرگترین چالشها در برند رفرش، حفظ تعادل بین تغییرات جدید و هویت اصلی برند است. اگر تغییرات بیش از حد انجام شود یا پیامهای جدید با ارزشها و اصول قبلی برند همخوانی نداشته باشند، ممکن است مخاطبان فعلی حس کنند ارتباطشان با برند قطع شده است.
- عدم پذیرش از سوی مخاطبان:
تغییرات ممکن است برای برخی از مخاطبان ناخوشایند یا غیرضروری به نظر برسد. اگر برند رفرش به درستی برنامهریزی و ارتباطدهی نشود، احتمال دارد که مخاطبان وفادار احساس کنند برند به آنها و انتظاراتشان بیتوجه بوده است.
- هزینههای مالی و زمانی:
هرچند برند رفرش از ریبرندینگ کمهزینهتر است، اما همچنان نیازمند بودجه و زمان قابل توجهی است. طراحی مجدد لوگو، بروزرسانی وبسایت، تولید محتوای جدید و کمپینهای بازاریابی هزینهبر هستند. اگر این فرآیند به خوبی مدیریت نشود، ممکن است سرمایهگذاری انجامشده بازگشت مطلوبی نداشته باشد.
- عدم هماهنگی در اجرای تغییرات:
گاهی اوقات اجرای تغییرات در همه کانالها و پلتفرمهای برند به درستی انجام نمیشود. مثلاً ممکن است طراحی جدید در وبسایت اعمال شود، اما در شبکههای اجتماعی یا بستهبندی محصولات همچنان از طرح قدیمی استفاده شود. این عدم هماهنگی میتواند پیام برند را ضعیف و پراکنده کند.
- رقابت شدید در بازار:
در بازاری که بسیاری از برندها بهطور مداوم تغییرات ایجاد میکنند، تمایز بخشیدن به رفرش برند شما کار دشواری است. اگر تغییرات به اندازه کافی خلاقانه یا متناسب با نیازهای بازار نباشند، ممکن است برند شما در میان رقبا گم شود.
تفاوت ریبرندینگ و رفرش برند
ریبرندینگ و رفرش برند هر دو برای بهبود جایگاه برند استفاده میشوند، اما تفاوتهای کلیدی در اهداف، گستردگی تغییرات، و تأثیر آنها بر هویت برند وجود دارد.
رفرش برند شامل بهروزرسانی بخشهایی از برند است که هویت کلی آن را حفظ میکند. این تغییرات اغلب در عناصر بصری مانند لوگو، رنگبندی، یا پیامهای بازاریابی انجام میشود. هدف اصلی این است که برند با تغییرات بازار و نیازهای مشتریان همگام شود و همچنان جذابیت خود را حفظ کند.
ریبرندینگ فرآیند جامعتری است که هویت برند را از نو تعریف میکند. این شامل تغییر نام برند، بازطراحی کامل هویت بصری، تغییر پیامها، و حتی بازتعریف جایگاه بازار و ارزشهای برند میشود. معمولاً در شرایطی انجام میشود که برند نیاز به فاصله گرفتن از تصویر قبلی خود داشته باشد یا بخواهد بازار جدیدی را هدف قرار دهد.
ریبرندینگ به تحولی اساسی نیاز دارد، در حالی که رفرش برند بیشتر برای ارتقاء و بهروزرسانی کاربرد دارد.
مطالب جامع و تکمیلی تر در حوزه اصلاح برند را به همراه تصاویر، تمپلیتها و مدلهای آن در مطلب زیر مشاهده نمایید.
⇐ توسعه و اصلاح برند چگونه انجام میگیرد + تمپلیت و ویدیو آموزشی ⇒
جدول مقایسه ریبرندینگ و رفرش برند
معیار | ریبرندینگ | رفرش برند |
هدف اصلی | بازتعریف کامل هویت برند | بهروزرسانی و تازهسازی برند |
میزان تغییرات | تغییرات گسترده در تمام جنبهها | تغییرات محدود در عناصر بصری یا پیامها |
حفظ هویت اصلی | معمولاً هویت قبلی تغییر میکند | هویت اصلی حفظ میشود |
هزینه و زمان | پرهزینهتر و زمانبر | کمهزینهتر و سریعتر |
مخاطبان هدف | تمرکز بر تغییر درک عمومی یا ورود به بازار جدید | تمرکز بر جذب مخاطبان جدید و حفظ مخاطبان فعلی |
نمونههای رایج | تغییر نام، بازطراحی کامل لوگو | تغییر رنگبندی یا فونت در لوگو |
ریسک تغییر | ریسک بالاتر در پذیرش تغییرات توسط مخاطبان | ریسک کمتر در ایجاد مقاومت مخاطبان |
زمان مناسب برای انجام رفرش برند
رفرش برند معمولاً زمانی مناسب است که برند شما نیاز به بهروزرسانی و تغییرات جزئی برای بازگشت به مسیر درست دارد، اما هنوز هویت اصلی آن معتبر و قابلپذیرش است. شرایطی که ممکن است برای رفرش برند مناسب باشند عبارتند از:
تغییر در ترندها یا سلیقهها: زمانی که تغییرات ظاهری مانند طراحی لوگو یا بهروزرسانی رنگها و فونتها برای همگام شدن با ترندهای روز ضروری باشد.
نقص در جذابیت بصری یا پیامی: اگر برند شما ممکن است از نظر بصری یا پیامهای بازاریابی قدیمی به نظر برسد، اما نیازی به تغییر بنیادین هویت ندارد، رفرش میتواند انتخاب مناسبی باشد.
افزایش رقابت: اگر برند شما هنوز شناختهشده است، اما بهدلیل افزایش رقابت یا تغییر در رفتار مشتریان نیاز به توجه و بهروزرسانی دارد، رفرش برند میتواند به حفظ جایگاه شما کمک کند.
عدم نیاز به تغییر هویت: اگر برند شما عملکرد مناسبی دارد و هویت اصلی آن هنوز برای مشتریان جذاب است، اما لازم است که تازه و بهروز به نظر برسد، رفرش برند میتواند راهحل باشد.
زمان مناسب برای انجام ریبرندینگ
ریبرندینگ زمانی ضروری است که برند شما نیاز به تغییرات اساسی دارد، بهویژه در صورتی که هویت قبلی نتواسته است بازار هدف یا اهداف استراتژیک جدید شما را برآورده کند. شرایطی که ممکن است برای ریبرندینگ مناسب باشند عبارتند از:
تغییر در موقعیت یا هدف برند: زمانی که سازمان به دنبال تغییر جایگاه خود در بازار است یا میخواهد به مخاطبان جدیدی دست یابد (مانند تغییر مخاطب هدف یا گسترش به بازارهای جدید).
مشکلات جدی با هویت برند: اگر برند شما دچار بحران یا افت شدید در اعتبار یا فروش شده است، ریبرندینگ میتواند یک راهحل اساسی باشد. این ممکن است به دلیل سوء تفاهمها، بحرانهای عمومی یا تغییر در استراتژی کسبوکار باشد.
تغییر در ارزشها یا مأموریت سازمان: اگر مأموریت، ارزشها یا هدفهای کلی سازمان تغییر کردهاند و نیاز به تطابق برند با این تغییرات وجود دارد، ریبرندینگ ضروری خواهد بود.
سازگار نبودن برند با بازار جدید: اگر برند شما برای یک بازار خاص طراحی شده بود و اکنون قصد دارید وارد بازار جدیدی شوید، ممکن است نیاز به تغییرات اساسی در هویت برند و حتی نام آن باشد.
عدم تمایز از رقبا: اگر برند شما در بازار رقابتی دچار گم شدن یا ضعف در تمایز از رقبا شده باشد، ریبرندینگ میتواند به ایجاد تمایز جدید و افزایش شناخت کمک کند.
تمامی این موارد در خصوص محتوا نیز صدق میکند. در این هنگام است که نیاز اساسی کسب و کار شما به مفاهیم مدیریت محتوا، تقویم محتوایی و پیاده سازی برندینگ در محتوا ، حس خواهد شد. در ادامه و از طریق لینک زیر مبحث برند در محتوا در تقویم محتوایی را مشاهده نمایید.
⇐ برند در محتوا و برندینگ تقویم محتوایی+ویدیو،تمپلیت و مثال ⇒
نمونههایی از برند رفرش موفق در دنیا
برخی برندهای مطرح جهان برای حفظ جذابیت و همگامی با تغییرات بازار، دست به برند رفرش زدهاند. این تغییرات، هرچند جزئی، تأثیر بزرگی بر موفقیت آنها داشته است. در ادامه، چند نمونه برجسته از این برندها و تغییراتشان را بررسی میکنیم:
- گوگل (Google)
گوگل یکی از بهترین مثالها برای برند رفرش است. این شرکت در سال 2015 تغییراتی کوچک اما مؤثر در طراحی لوگوی خود ایجاد کرد. تغییر از یک فونت Serif به Sans-serif باعث شد لوگوی گوگل سادهتر، مدرنتر و سازگارتر با نمایشگرهای دیجیتال باشد. همچنین، رنگهای اصلی لوگو حفظ شد تا هویت برند پایدار بماند. این تغییرات، تجربه بصری بهتری برای کاربران ایجاد کرد و نشاندهنده تعهد گوگل به تکنولوژی و سادگی بود.
- استارباکس (Starbucks)
در سال 2011، استارباکس تصمیم گرفت لوگوی خود را بهروزرسانی کند. این تغییر شامل حذف نام برند از لوگو و تمرکز روی نماد اصلی (پری دریایی سبز) بود. هدف از این تغییر، سادهسازی طراحی و آمادهسازی برند برای توسعه به بازارهای بینالمللی و حوزههای جدید کسبوکار بود. این اقدام به استارباکس کمک کرد تا بدون از دست دادن هویت اصلی خود، جهانیتر و مدرنتر به نظر برسد.
- مسترکارت (MasterCard)
در سال 2016، مسترکارت پس از چند دهه تغییر در لوگوی خود ایجاد کرد. این تغییر شامل سادهتر کردن دو دایره قرمز و زرد لوگو و استفاده از فونتهای مینیمالیستی بود. هدف از این تغییر، هماهنگی با نیازهای دنیای دیجیتال و تقویت تصویر برند در فضای آنلاین بود. این بهروزرسانی به مسترکارت کمک کرد تا همچنان در بازار رقابتی پرداخت دیجیتال پیشتاز بماند.
- نایک (Nike)
نایک در طول سالها تغییرات کوچکی در طراحی لوگوی خود انجام داده است. مهمترین تغییر، حذف نام “Nike” از کنار نماد مشهور “Swoosh” بود. این تغییر، اعتماد به هویت بصری برند را نشان داد و تمرکز را روی سادگی و شناسایی جهانی قرار داد.
- اینستاگرام (Instagram)
در سال 2016، اینستاگرام آیکون و رابط کاربری خود را تغییر داد. طراحی قدیمی دوربین به یک آیکون مینیمال و رنگارنگ تبدیل شد. همچنین رابط کاربری به رنگهای ساده و سفید تغییر کرد تا توجه کاربران به محتوا متمرکز شود. این رفرش، همگامی اینستاگرام با ترندهای طراحی مدرن را نشان داد
یک مثال برای توضیح بهتر رفرش برند
فرض کنید XYZ Mobile یک شرکت تولیدکننده گوشیهای هوشمند است که در بازار حضور فعالی دارد، اما با چالشهایی مانند کاهش تعامل مخاطبان یا رقابت شدید روبرو شده است. بسته به نیاز شرکت، دو مسیر برند رفرش و ریبرندینگ میتوانند راهحل باشند.
برند رفرش برای XYZ Mobile
برند رفرش شامل تغییرات کوچک و تدریجی است که هویت اصلی برند را حفظ میکند اما ظاهر یا پیامهای آن را بهروز میکند.
اقدامات ممکن برای برند رفرش:
بهروزرسانی لوگو:
لوگوی فعلی برند را مدرنتر کنید. مثلاً طراحی سهبعدی آن را به یک نسخه مینیمالیستی و صافتر تبدیل کنید که با ترندهای طراحی سازگار باشد.
تغییر رنگبندی:
رنگهای فعلی برند را حفظ کنید اما طیف رنگی تازهای اضافه کنید تا حس پیشرفت و نوآوری را القا کند.
بهبود تجربه کاربری (UX):
رابط کاربری گوشیهای XYZ را با طراحیهای مدرن و سادهتر بهینه کنید. همچنین، وبسایت و اپلیکیشنهای مرتبط را بهروزرسانی کنید.
ارتقای پیامها و تبلیغات:
شعار تبلیغاتی جدیدی مثل “فناوری در دستان شما” طراحی کنید و لحن ارتباطی برند را به یک سبک مدرنتر تغییر دهید.
استفاده از ترندها:
قابلیتهایی مثل هوش مصنوعی یا تمرکز بر پایداری محیطزیست را در تبلیغات و طراحی محصولات برجسته کنید.
نتیجه برند رفرش:
هویت XYZ Mobile ثابت باقی میماند، اما برند در نگاه مخاطبان بهروزتر، مرتبطتر و جذابتر به نظر میرسد.
حال اگر این شرکت تصمیم بگیرد که برای برند خود ریبرندینگ انجام دهد چگونه باید عمل کند؟
ریبرندینگ به معنای بازتعریف کامل هویت برند است که معمولاً زمانی انجام میشود که شرکت قصد دارد تصویر یا هدف کاملاً جدیدی ارائه دهد.
اقدامات ممکن برای ریبرندینگ:
تغییر نام برند:
اگر XYZ Mobile با مشکلات جدی در شهرت یا بازار هدف مواجه است، تغییر نام به چیزی مانند “NovaTech” میتواند آغازگر تحول باشد.
بازتعریف هویت بصری:
طراحی لوگوی کاملاً جدید، با رنگها و فونتهایی که مفهوم نوآوری و تکنولوژی را بهتر منتقل کنند. برای مثال، استفاده از خطوط هندسی یا طرحهایی که حس مدرنبودن را تقویت میکنند.
تغییر بازار هدف:
اگر XYZ قبلاً گوشیهای اقتصادی تولید میکرده، ریبرندینگ میتواند تمرکز را به تولید گوشیهای لوکس یا گیمینگ منتقل کند.
معرفی ارزشهای جدید:
مثلاً میتوان شعار جدیدی مثل “نوآوری برای همه” ایجاد کرد و تمرکز برند را بر ارائه تکنولوژی پیشرفته با قیمتی مناسب قرار داد.
تغییر استراتژی توزیع:
با بازتعریف مدل کسبوکار، برند میتواند فروش آنلاین مستقیم به مصرفکننده یا همکاری با خردهفروشان خاص را در دستور کار قرار دهد.
در ادامه، چند نقل قول از بزرگان این حوزه آورده شده است:
. “برند چیزی است که در ذهن مشتری شکل میگیرد.” – جف بیزوس
جف بیزوس، بنیانگذار آمازون، معتقد است که برند بهطور کلی چیزی است که در ذهن مشتریان ساخته میشود، نه فقط لوگو یا طراحیها. از این منظر، رفرش برند باید در راستای تغییرات درک مشتریان و نیازهای آنها باشد تا برند همچنان در ذهن مخاطب ماندگار و جذاب باقی بماند.
- “یک برند قوی باید همیشه با تغییرات بازار همگام باشد.” – مارتین نیومن
مارتین نیومن، مشاور برند و استراتژیست معروف، میگوید که برای حفظ رقابتپذیری و جذابیت برند، لازم است که همیشه نسبت به تغییرات بازار واکنش نشان دهیم. به همین دلیل، رفرش برند باید با تغییرات در ترندها، تکنولوژیها و سلیقههای مشتریان همسو باشد.
- “اگر برند شما ثابت بماند، بهطور طبیعی از بین میرود.” – تام پیترز
تام پیترز، مشاور استراتژی و نویسنده معروف در زمینه کسبوکار، به این نکته اشاره کرده که برندها باید با گذر زمان و تغییرات دنیای کسبوکار تطابق پیدا کنند. او معتقد است که برندها باید دائما در حال تکامل باشند تا از پیشرفتهای بازار جا نمانند. این تکامل شامل رفرش برند نیز میشود.
- “رفرش برند یک گام هوشمندانه است، اما باید همواره در جهت حفظ هویت اصلی برند باشد.” – سیسیل مایرز
سیسیل مایرز، کارشناس برندینگ و مشاور بازاریابی، به اهمیت حفظ هویت برند در فرآیند رفرش برند اشاره کرده است. او میگوید که برندها باید بهروزرسانی کنند، اما نباید آنقدر تغییرات ایجاد کنند که هویت اصلی برند فراموش شود. این تغییرات باید به نحوی انجام شوند که احساس تازگی به مخاطب منتقل شود، اما همچنان اصالت برند حفظ شود.
- “برندها باید به خودشان اجازه دهند که رشد کنند، اما بهطور همزمان باید ارزشهای اصلی خود را حفظ کنند.” – دیوید آکر
دیوید آکر، یکی از پیشگامان برندینگ در دنیا، معتقد است که رفرش برند باید باعث رشد برند شود، اما نباید منجر به از دست دادن ارزشهای اصلی آن شود. او میگوید که اگر برند برای رشد به تغییرات نیاز داشته باشد، این تغییرات باید با دقت انجام شوند تا درک مشتریان و وفاداری به برند حفظ شود.
در انتها باید بگوییم که:
میتوان گفت که برند ریفرش فرآیندی است که با هدف بهروزرسانی و تقویت تصویر برند انجام میشود، در حالی که ریبرند یک بازسازی کامل هویت برند است و معمولاً در مواقع بحرانی یا تغییرات اساسی به کار میرود. ریفرش با تمرکز بر عناصر بصری و پیامهای برند، ارتباط با مخاطبان را ارتقا میدهد، در حالی که ریبرند اغلب شامل بازتعریف مأموریت، ارزشها و موقعیتیابی است. از مزایای ریفرش میتوان به حفظ جذابیت در بازار رقابتی، افزایش تعامل مخاطبان و بهبود تصویر ذهنی اشاره کرد، اما چالشهایی نظیر هزینهبر بودن و خطر ناهماهنگی با هویت قبلی نیز وجود دارد. در نهایت، برند ریفرش زمانی مؤثر است که با برنامهریزی دقیق و شناخت نیازهای بازار همراه باشد.