مقدمه
انتخاب استراتژی یک شرکت، عنصر حیاتی در تعیین آینده آن محسوب میشود. موفقیت استراتژی به عوامل مختلف درونی و بیرونی همچون منافع تصمیمگیرندگان، همراهی کارکنان، شرایط محیطی، عملیاتی بودن استراتژی و… بستگی دارد. نتایج کوتاه مدت استراتژی نیاز به ارزیابی مستمر دارد. به همین دلیل قصد داریم در این مقاله به نتایج کوتاه مدت استراتژی اشاره کنیم. مجله کسب و کار هاروارد درباره اهمیت ارزیابی و شفافیت استراتژی مینویسد:
“هیچ افسر نظامی خوبی بدون داشتن مفهوم روشنی از استراتژی خود، حتی یک حمله در مقیاس کوچک را به یک هدف محدود انجام نمیدهد. با این حال، در زمینه مدیریت کسب و کار، اغلب افرادی را میبینیم که منابع خود را در مقیاس بزرگ بدون هیچ ایده روشنی از استراتژی خود و شرکت به کار میگیرند.”
تاثیر مثبت نتایج کوتاه مدت
روشهای مختلفی برای ارزیابی انتخاب یک استراتژی و ارزیابی مستمر استراتژی انتخاب شده وجود دارد. نکته مهمی که اشاره کمتری در این روشها به آن شده بحث تاثیر نتایج کوتاه مدت در موفقیت استراتژیها است. فراموشی تصمیمگیرندگان در مقایسه با جزئیات روز اول تصمیمگیری، کاهش انگیزه، عدم همراهی کارکنان، طولانی شدن روند اجرا استراتژی و… همه عواملی هستند که معمولا باعث نیمهکاره ماندن روند به نتیجه رسیدن استراتژی میشوند. علت عدم موفقیت در اینجا، احتمالا ناکارآمدی استراتژی نباشد. علت آن را باید در عدم پایبندی به استراتژی و یا حل نشدن آن در شرکت و اعضا جستجو کرد. تدوین استراتژیهای کوتاه مدت با در نظر گرفتن اهداف بلند مدت به شما در طراحی محصول کمک میکند.
تعاریف زیادی از استراتژی وجود دارد. اما کاملترین و در عین حال کوتاهترین مفهوم آن یعنی رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر. با توجه به این مفهوم و ذات بلند مدت بودن استراتژیها، باید بین این دو نقطه، اهداف و نتایج ملموس و کوتاه مدتی هم برای به ثمر رسیدن استراتژی تعریف کنیم. این نتایج و اهداف ملموس و کوتاهمدت، از طرفی وفاداری ذینفعان و کارکنان سازمان را به همراه دارند و از طرفی هم باعث افزایش شانس موفقیت استراتژی و کاهش خطرات آن میشوند. اما باید در انتخاب این اهداف و نتایج کوتاه مدت نیز گرفتار تلههای استراتژی نشویم. در واقع باید برای حل کردن این پارادوکس خطرناک از پس تفکیک آن در نتایج کوتاه مدت بر بیاییم. اما این پارادوکس را چطور شناسایی و تحلیل کنیم؟
پیشنهاد میکنیم به جهت آشنایی بیشتر با مفهوم هدف و هدفگذاری، از طریق لینک زیر با تمپلیت هدفگذاری اسمارت (SMART) آشنا شوید و ویدیو آموزشی آن را مشاهده نمایید.
⇐ تمپلیت هدفگذاری SMART (مدل اسمارت) به همراه ویدیو آموزشی ⇒
خطرات نتایج کوتاه مدت در استراتژی
نتایج کوتاهمدت چه در موفقیت استراتژیهای فردی و چه استراتژیهای کلان سازمانی و کشوری اهمیت ویژهای دارند. اما نکتهای که وجود دارد این است که هر نتیجهکوتاه مدتی، نمیتواند به عنوان یک سنجه حرکت درست در مسیر استراتزی تلقی شود. شما فرض کنید صاحب یک کسب و کار در حوزه پوشاک هستید و قصد ورود به بازار را دارید. اگر چشمانداز شما ایجاد یک برند با هویت و تاثیرگذار در این حوزه باشد، نمیتوانید برای فروش اولیه بیشتر بر روی محصولات با کیفیت پایین و ارزان تمرکز کنید.
هرچند قیمت پایین میتواند فروش کوتاه مدت خوبی را به همراه بیاورد و نتیجه کوتاه مدت مناسبی به نظر میآید، اما باید توجه داشتهباشید که شما را به چشمانداز ترسیم شده یعنی ایجاد یک برند با هویت و تاثیرگذار در آینده نخواهد رساند. بنابراین نکتهای که باید به آن توجهداشته باشید این است که استراتژی کلان، چشمانداز و ماموریت ترسیم شده دارای اولویت هستند و نتایج کوتاه مدت باید در راستای آنها ترسیم و استفاده شوند.
مثال کاربردی از ترسیم نتایج کوتاه مدت
فرض کنید که شما طراح و مجری استراتژی تبلیغات آنلاین در شرکت هستید و در راستای رسیدن به هدف فروش ایکس تومانی طی دوسال از طریق فضای آنلاین، استراتژیای متناسب با ماموریت، چشمانداز و استراتژی کلان شرکت تدوین کردهاید. در این راستا برای رسیدن به هدف تعیین شده برای فروش آنلاین، احتمالا مسیر بهبود سایت و بسترهای آنلاین، جذب بازدیدکننده، افزایش بازدیدکننده، تعامل بازدیدکنندهها، قرار گرفتن در صفحات اول موتورهای جستجو، تبدیل بازدیدکنندهها به مشتریان، خریدهای تکراری و… را طی خواهید کرد.
هر یک از موارد ذکر شده مثل افزایش بازدیدکنندگان سایت در مراحل مختلف و بهبودهای نرخ تبدیل، میتوانند به عنوان نتایج ملموس کوتاه مدتی تلقی شوند که انگیزه و همکاری اعضا مختلف شرکت را برای رسیدن به هدف ترسیم شده و پایبندی به استراتژی، در نقطه ای مطلوب نگه دارند . حالا این نتایج را مقایسه کنید با زمانی که تنها یک نتیجه مدنظر است و آن فروش ایکس تومانی طی دو سال میباشد. تفاوت در اینجا چشمگیر است و در این حالت کار شما را همیشه با فروش ایکس تومانی دو سال آینده مقایسه میکنند و احتمالا اعتمادشان نسبت به استراتژی شما کاسته میشود. البته باید در نظر داشت که از این نتایج باید گزارشات مناسبی ساخته و به صورت منظم به اعضا سازمان ارائه و به مرور در ساختار استراتژی کلی حل شود .
سخن پایانی:
نکته مهم در انتخاب استراتژی عدم تضاد بین اهداف کوتاه مدت استراتژی و بلند مدت آن است. برای جلوگیری از این مشکل باید یک استراتژی به صورت مداوم کنترل شود. ارتباط زیاد با کارکنان، توجه مستمر به هویت برند و در نظر گرفتن شرایط محیطی میتواند به شما برای از بین بردن پارادوکسهای استراتژی کمک کند.
نویسنده: محمد جوادی قاضیانی