مارکام چیست؟ تفاوت آن با مارتک / مارکام منیجر کیست و چه وظایفی دارد؟

مارکام چیست؟
مارکام (Marcom ) چگونه میتواند به رشد کسب و کار ما کمک کند؟
تفاوت مارکام با مارتک چیست؟
مارکام منیجر کیست و چه وظایفی دارد؟
این سوالاتی است که قصد داریم در ادامه به آنها بپردازیم و در این مطلب به آنها پاسخ دهیم.
مارکام چیست؟
مارکام به زبان ساده و تحت الفظی به معنای ارتباطات بازاریابی است. همان طور که از اسم آن مشخص است، این واژه از دو قسمت Marketing (بازاریابی) و Communication (ارتباطات) تشکیل شده است. به عبارتی مارکام ابزاری است که ارتباطات به القوه یک کسب و کار را با استفاده از تکنیک بازاریابی به ارتباطات بالقوه و مشتریان تبدیل میکند. با استفاده از ابزار و استراتژیهای مارکام، کسب و کارها میتوانند به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مشتریان هدف را ترغیب به خرید کنند. پس به هر نوع ارتباط و پیامی که منجر به برقراری ارتباط کسب و کار شما با مخاطبان هدف شود، مارکام میگویند.
در پایین به سه تعریف از مارکام از سه سایت معتبر اشاره شده است.
تعریف مارکام در سایت Marketing-Schools.org:

تعریف مارکام در سایت Chron.com:

تعریف مارکام در سایت Investopedia.com:

مارکام چگونه به رشد کسب و کارها کمک میکند؟
مارکام با استفاده از روشها و ابزارهای شناخته شدهای مانند نمایشگاه، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات، روابط رسانهای، بازاریابی مستقیم و غیرمستقیم، بروشور، فروش شخصی، بازاریابی دیجیتال، آگهی، کمپینهای تبلیغاتی، روابط عمومی (PR) ، رسانهها، فعالیت در رسانههای اجتماعی (سوشال مدیا)، ارتباطات شرکتی، بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی، داشتن وبسایت (از طریق بازاریابی محتوا) به رشد کسب و کارها کمک میکند. در ادامه به 4 مورد اشاره میکنیم.
1- آگاهی از برند (Brand Awareness)
اولین کاری که مارکام انجام میدهد، ایجاد آگاهی از برند (Brand Awareness) در ذهن مخاطبان است. برای هرگونه برقراری ارتباط با مخاطب ابتدا باید او از محصول، برند و هویت ما با خبر باشد. این کار با انجام آموزش به مشتریان انجام میشود. یعنی استفاده از مارکام، صرفا معرفی تنها و بعد از آن فروش نیست. بلکه در مارکام مشتری یاد میگیرد که دقیقا محصول یا خدمت چیست، چه کاربردهایی دارد، دلیل قیمتگذاری محصول چیست، ویژگیهای آن چگونه است و … . به همین دلیل است که در گام اول، مخاطبان نسبت به محصول مطلع و سپس متقاعد میشوند. این کار با دو هدف تثبیت و افزایش تقاضا در مخاطب و سپس کوتاه کردن چرخه فروش انجام میگیرد.
از تاثیرات این روش میتوان به تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل، تبدیل مشتریان عادی به مشتریان وفادار ، جلب توجه و افزایش آگاهی از برند و ماندگاری اشاره کرد.
- مارکام به مخاطبان میآموزد که چرا و چگونه باید از محصول (یا خدمت) استفاده کرد؟
- چه کسی یا چه کسانی میتوانند از محصول ما استفاده کنند؟
- این استفاده از محصول چه زمانی و در کجا قابل استفاده است؟
2- ایجاد ارتباط موثر با مشتریان
دومین کمکی که مارکام به کسب و کارها میکند، ایجاد ارتباط موثر با مشتریان است. واژه “موثر” در این عبارت بسیار مهم است. چرا که در مارکام سعی میشود به دقت نیاز مخاطب شناسایی و درک شود و دقیقا مطابق با نیاز او، خدمات رسانی صورت گیرد. به هر میزان که این تعامل دوطرفه و مطابق با نیاز مخاطب باشد، موثرتر واقع میشود.
3- ایجاد مزیت رقابتی
یکی از نکاتی که باید در مبحث مارکام به آن توجه کرد، ارتباط نامحسوس و ظریف بازاریابی با برندینگ است. همان ط.ر که در تعریف مارکام مشاهده کردید، اصلیترین وظفه روش و ابزارهای مارکام، ایجاد ارتباط قوی با مخاطب و رساندن پیام بازاریابی و برندینگ به او بود. این مورد میتواند نقطه قوت کسب و کارهایی باشد که با استفاده از مارکام سعی میکنند تبلیغات خلاقانهتر، روابط عمومی قویتر و استراتژیهای بازاریابی دیجیتال بهتری را نسبت به رقبا عرضه کنند. این میتواند نقطه اتکا و قوت روش مارکام باشد.
4- افزایش فروش و درآمد
امروزه به دلیل افزایش رقابت بین کسب و کارهای کوچک و متوسط، کسب و کارها سعی بر استفاده از بازاریابی کششی به جای بازارایابی فشاری دارند (تعریف این دو نوع بازارایابی در پایینتر آمده است). البته به دلیل فشردگی بالای رقابتی راهی جز این نیز پیشنهاد نمیشود. پس به منظور استفاده از بازاریابی فشاری، لازم و واجب است که کسب و کارها کاملا نیاز مخاطب را شناسایی کنند و محصولات را تا جایی که امکان دارد به صورت شخصی سازی شده به مصرف کنندگان برسانند. مارکام دقیقا در این نقطه به داد کسب و کارها خواهد رسید و با برقراری ارتباط موثر و عمیق با مخاطبان، منجر به شناخت بیشتر آنان و در نهایت افزایش فروش و درآمد میشود.
بازاریابی فشاری: (Push Marketing)

بازاریابی کششی: (Pull Marketing)

تفاوت بازاریابی با مارکام چیست؟
بازاریابی، مفهومی گسترده از مجموعه فعالیتهایی است که برای ارائه تبادل اطلاعات، بین کسب و کار و مشتریان انجام میگیرد تا در نهایت مخاطبان را تبدیل به مشتریان کند. بازاریابی شامل تحقیقات بازار، قیمت گذاری، توسعه محصول، خدمات به مشتریان و … میشود. در صورتی که مارکام بخش از بازاریابی محسوب میشود که روی ارتباطات موثر بین مشتری و کسب و کار متمرکز است. هدف بازاریابی ایجاد ارزش، فروش و حفط مشتری بازار است در صورتی که هدف مارکام صرفا ایجاد آگاهی از برند و ارتباط موثر با مشتری به جهت متقاعد کردن وی برای استفاده از خدمات است. همچنین بازاریابی از مرحله تحقیق و توسعه شروع و تا مرحله فروش و خدمات پس از فروش ادامه پیدا میکند در حالی که حوزه فعالیت مارکام، ارتباط با مشتریان و انتقال پیام به آنها است. حال باید دید مارکام چگونه به رشد کسب و کارها کمک میکند.
تفاوت مارکام با مارتک چیست؟
مارکام به استراتژیها و روشهای ارتباطی گفته میشود که کسبوکارها برای تبلیغ، معرفی و برقراری ارتباط با مشتریان استفاده میکنند. در صورتی که مارتک به فناوریها و ابزارهای دیجیتال اشاره دارد که در فرآیندهای بازاریابی استفاده میشوند. همچنین مارکام بر استراتژیهای ارتباطی و تبلیغاتی تمرکز دارد در حالی که مارتک بر فناوریها و ابزارهای دیجیتال در بازاریابی متمرکز است.
روشهای مارکام تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی محتوایی، رسانههای اجتماعی و سایر کانالهای ارتباطی است. و روشهای مارتک نرمافزارهای مدیریت کمپین، ابزارهای تحلیل داده، سیستمهای CRM، هوش مصنوعی در بازاریابی و پلتفرمهای تبلیغاتی دیجیتال است.
در صورتی که تمایل دارید در خصوص مارتک اطلاعات بیشتری به ست آورید از طریق لینک زیر اقدام کنید.
⇐ مارتک (MarTech) چیست؟ (به همراه مثال) – معرفی ابزارهای مارتک ⇒

مارکام منیجر کیست و چه وظیفهای دارد؟
مارکام منیجر (Marketing Communications Manager) یکی از کلیدیترین نقشها در استراتژیهای بازاریابی و فروش یک کسبوکار است. این فرد مسئول طراحی، اجرا و مدیریت تمامی فعالیتهای ارتباطی برند با مخاطبان هدف است تا آگاهی از برند را افزایش دهد، مشتریان بالقوه را جذب کند و در نهایت فروش را بهبود ببخشد.
برنامهریزی و اجرای استراتژیهای ارتباطات بازاریابی، مدیریت برند و هویت سازمانی، توسعه و مدیریت کمپینهای تبلیغاتی، مدیریت رسانهها و روابط عمومی (PR)، تحلیل و ارزیابی عملکرد کمپینها، مدیریت ارتباط با مشتریان و تجربه مشتری (CX)، همکاری نزدیک با تیمهای فروش و بازاریابی از جمله وظایف مارکام منیجر است.

مارکام و توسعه پایدار در آینده
به طور جدی چند عامل را میتوان در آینده مارکام در نظر گرفت که بازاریابان و مارکام منیجرها باید به آن توجه ویژهای داشته باشند. اول از همه اینکه مارکام بر اساس دادههای شخصی سازی شده پیش خواهد رفت. بر همین اساس هر ابزار و تکنولوژی و روشی که بتواند دادههای مخاطبان را دریافت و برای کسب و کار شخصی سازی کند، قطعا جایگاه ویژهای در روش مارکام خواهند داشت. Crm ها نقش ویژهای در این امر را ایفا خواهند کرد.
دومین مورد تغییرات در فناوریهای دیجیتال است که در حوزه مارکام تاثیر به سزایی خواهند گذاشت. ابزارهای ویدیویی پیشرفته، شبکههای اجتماعی دادهمحور، شناسایی و ظهور فناوریهایی که دادههای مخاطب را یه شکل هوشمند دریافت و آنالیز کنند از جمله مواردی است که تاثیر بسازایی در آینده مارکام خواهند گذاشت.
و اما سومین مورد که قطعا به رشد روزافزون مارکام تاثیر گذار خواهد بود، استفاده از هوش مصنوعی (AI) در حوزه است. به صورت کلی در کمتر موردی میتوان یافت که درباره آیندهپژوهی یک حوزه صحبت شود و حرفی از هوش مصنوعی به میان نیایید. شخصیسازی محتوا، تحلیل پیشبینیگر، اتوماسیون بازاریابی، پشتیبانی از چتباتها، بهینهسازی تبلیغات و … از جمله مواردی هستند که توسط هوش مصنوعی به مارکام کمک خواهند کرد.
در انتها باید بگوییم که:
در این مطلب سعی شد تا بیان شود که مارکام چیز پیچیدهای نیست و صرفا بخشی از بازاریابی است که بر ارتباطات و غنیسازی رابطه کسب و کار با مشتریان تمرکز دارد. اما با اینکه یک اصطلاح و روش نسبتا جدید است میتوان از اهمیت آن ساعتها صحبت کرد. دلیل این مورد نیز، افزایش روزافزون رقبا با مشتریانی است که میتوانند مشتری شما بشوند اما به سادگی، جذب برند و محصولات رقیب میشوند. و استفاده از مارکام به کسب و کارها این امکان را میدهد که سریعتر و بهتر از رقبا با آنان ارتباط بگیرند. به هر میزان که پیام بازاریابی و برندینگ به سادگی و با سرعت بیشتر به مخاطبان هدف برسد، رسالت مارکام به نحو بهتری انجام میگیرد.
در این بین اشاره به پوزیشنهای کاری که توسط مارکام ایجاد شدهاند نیز اشاره شد. مهمترین این پوزیشنها مارکام منیجر است که در آینده از آن بیشتر خواهید شنید.